پسر آفتاب

رمان «پسر آفتاب» داستانی پرشور و دوست‌داشتنی درباره‌ی عشق، بخشش و معصومیت است. داستانی قوی و پرکشش از زندگی پسری نوجوان به نام پری که تا یازده‌سالگی زندگی‌اش را در زندان گذرانده است و به‌جز مادرش، زندانیان دیگر و فضای زندان چیز دیگری ندیده است.

پری در زندان به دنیا ‌آمده است، چون مادرش به اتهام قتل در آنجا زندانی است. دادستان جدید منطقه وقتی‌که متوجه می‌شود یک پسر در زندان است او را از آن‌جا خارج می‌کند و حالا پری از خانه‌اش، زندان، دور شده و به محیطی آمده است که آن را نمی‌شناسد. پری که از زندگی در زندان پیش مادرش ناامید شده است به جست‌وجوی حقیقت می‌رود و به دنبال پاسخ جنایتی است که می‌گویند مادرش مرتکب شده است. اما هرچه به حقیقت نزدیک‌تر می‌شود، بیشتر می‌فهمد این عشق است که قلب آدم‌ها را رئوف و مهربان می‌کند.

این رمان، داستانی درباره‌ی عدالت، داوری درست و مسئولیت‌پذیری است و مهم‌تر از آن اهمیت خانواده و دوست داشتن را نشان می‌دهد.