اگر قره قاج نبود
800,000 ریال
من به رابطهی انکارناپذیر اتفاقات دوران کودکی و حوادث بعدیِ زندگی ایمان دارم و چنین میاندیشم که هرکس، اگر بخواهد، میتواند رمز و راز کارهایی را که کرده است و پیروزیها و شکستهایی را که داشته است در سالهای نخستین حیات پیدا کند.
4 عدد در انبار
خاطرهها هم مثل قالیهای قشقایی هرچه دیرتر میمانند عزیزتر میشوند. یکی از آنها را از صندوقچهی سینه بیرن میکشم و برایتان مینویسم. بیش از پنجاه سال از عمرش میگذرد. به خواندنش میارزد… اینها جملات آغازین یکی از فصلهای کتاب «اگر قرهقاج نبود» نوشتهی محمد بهمنبیگی است. مردی که مدام در سفر و حضر است؛ کسی که خود فرزند ایل است و دل به بهشت قشقایی دارد، اما بیتاب سفر است. همین رفتوبرگشت حتی در نوشتههای او نیز دیده میشود. گاه از چگونگی برپایی چادرهای سپید مدارس در میان سبزهزارهای وسیع میگوید و گاه به ابتدای جوانیاش برمیگردد. از حس وطندوستیاش میگوید و خاطرات جنگ جهانی را مرور میکند، و اینگونه پلی به تاریخ میزند. از تنها افسر آلمانی میگوید که برای مذاکره به میان ایل آمده است و از خود که به چند زبان مسلط بوده و یکهتازه ترجمهی گفتههای او برای بزرگان ایل است. از شور و شعف جوانی و میل برای بازپسگیری سرزمینهای ازدسترفتهی ایران میگوید و از مردان جهاندیدهی ایل که او را به بردباری دعوت میکنند. قلم گیرای محمد بهمنبیگی در هر کتابش، وجوه پنهانی از او و مردمان ایل را به ما مینمایاند.
محمد بهمنبیگی نوادهی بهمنبیگی، فرزند محمودخان از ایل قشقایی فارس در سال ١٢٩۸ش به دنیا آمد. او دانشآموختهی حقوق است. نخست در بانک ملی ایران و سپس در مؤسسهی اصل چهار ترومن کار میکرد.
بعدها از اصل چهار به آموزش و پرورش رفت و مدیر کل آموزش عشایری شد. بهمنبیگی، بنیانگذار آموزش و پرورش عشایری در ایران است. پیشینه سوادآموزی برخی از طایفههای ایلی فارس و پایهگذاری مدرسههای سیار عشایری به سال ١٣٣١ برمیگردد که تنها با کوشش و پایمردی برخی کسان به ویژه محمد بهمنبیگی امکان تحقق یافت. او در سال ١٣٣۶ دانشسرای عشایری را در شیراز راهاندازی کرد. دانشسرا از داوطلبان آزمون ورودی میگرفت، آنها را در دورههای یکساله برای آموزگاری مدرسههای عشایری آموزش میداد و دانشآموختگان را با در نظر گرفتن جمعیت و نیازهای هر ایل به مدرسههای عشایری میفرستاد. او را «پدر آموزش عشایری» مینامند.
دیگر نوشتههای بهمنبیگی نیز در نشر همارا به چاپ رسیده است:
- اگر قره قاج نبود
- بخارای من، ایل من
- طلای شهامت
- عرف و عادت در عشایر فارس
- به اجاقت قسم
وزن | 206 گرم |
---|---|
ابعاد | 21 × 14.5 × 0.9 سانتیمتر |
نویسنده | |
ناشر | تولیدکننده | |
تعداد صفحه | 168 صفحه |
سال نشر | |
شابک | 9786009975211 |
گروه سنی |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.