طلای شهامت
380,000 ریال
هیچیک از صفات زشت و حقیر آدمیزاد به اندازهی «ترس»، آری به اندازهی ترس، شرمآور نیست.
«از ترس بترسیم و شهامت را بستاییم.»
ما عشایریها به دلایل گوناگون، همه چیزمان را از دست دادهایم؛ ولی هنوز میراث گرانبهایمان، «شجاعت» را نگاه داشتهایم.
ناموجود
اعتقادم این بود و هنوز هم این است که شهامت، عالیترین و محترمترین صفت آدمی است. اعتقادم این بود که تنبیه و حتی نکوهش و سرزنش میتواند کودکان را ترسو، جبون و بیروح بار آورد. بنا به خواهش من، اولیای دانشسرا این عبارت را با خط خوش و درشت در سالن سخنرانی آویخته بودند: « طلای شهامت را با پشیز سواد مبادله نکنیم.»
محمد بهمنبیگی با قلم زیبا و تأثیرگذارش، بخشی از فراز و فرودهای زندگی خود را در کتاب «طلای شهامت» ذکر کرده است. این کتاب با شرح روزهای فرار او از شیراز و پناه آوردنش به تهران آغاز میشود. مخاطب شرح ماجرا و رنج بهمنبیگی را از میان خاطرهگوییهای منقطع و بریدهبریدهی او با گوشت و پوست احساس میکند؛ آن هم رنج بیشمار مردی را که سیواندی سال به آموزش و پرورش کودکان عشایر همت گمارده و جوانیاش را صرف خدمت کرده است، اما در نهایت به خیانت متهم میشود! دوستانش پیشنهاد میکنند مدتی ترک وطن کند، اما او نمیپذیرد. در نهایت، تلاش دوستان، آشنایان و اقوام بهمنبیگی برای رهانیدن او از این مخمصه به بار مینشیند.
در بخشهای بعدی این خودنوشت، بهمنبیگی خاطراتی از زندگی عشایر را برای مخاطب تعریف میکند؛ از سفرش به روسیه و دریافت نشان کروپسکایا و تولد دخترش خجسته میگوید یا نقبی به خاطراتش با علیاصغر حکمت میزند.
با خواندن این کتاب، همانطور که صدای جویبار را کنار چادرهای ایل میشنویم و سرشار از لذت میشویم، سختیها و تابآوریهای این مردمان دلیر را هم به چشم میبینیم.
محمد بهمنبیگی نوادهی بهمنبیگی، فرزند محمودخان از ایل قشقایی فارس در سال ١٢٩۸ش به دنیا آمد. او دانشآموختهی حقوق است. نخست در بانک ملی ایران و سپس در مؤسسهی اصل چهار ترومن کار میکرد.
بعدها از اصل چهار به آموزش و پرورش رفت و مدیر کل آموزش عشایری شد. بهمنبیگی، بنیانگذار آموزش و پرورش عشایری در ایران است. پیشینه سوادآموزی برخی از طایفههای ایلی فارس و پایهگذاری مدرسههای سیار عشایری به سال ١٣٣١ برمیگردد که تنها با کوشش و پایمردی برخی کسان به ویژه محمد بهمنبیگی امکان تحقق یافت. او در سال ١٣٣۶ دانشسرای عشایری را در شیراز راهاندازی کرد. دانشسرا از داوطلبان آزمون ورودی میگرفت، آنها را در دورههای یکساله برای آموزگاری مدرسههای عشایری آموزش میداد و دانشآموختگان را با در نظر گرفتن جمعیت و نیازهای هر ایل به مدرسههای عشایری میفرستاد. او را «پدر آموزش عشایری» مینامند.
دیگر نوشتههای بهمنبیگی نیز در نشر همارا به چاپ رسیده است:
وزن | 174 گرم |
---|---|
ابعاد | 21 × 14.3 × 0.6 سانتیمتر |
نویسنده | |
ناشر | تولیدکننده | |
تعداد صفحه | 136 صفحه |
سال نشر | |
جنس کاغذ | |
نوع جلد | جلد نرم |
شابک | 9786009975242 |
گروه سنی |
سید حبیب اژدری –
واقعاً به فرموده استاد بهمن بیگی شهامت طلای نابی است که منشا اثر و زندگی عزتمند است. سواد و علم در برابر شهامت و انسانیت پشیزی محسوب نمیشود