کاش خانه‌های شکلاتی وجود داشتند – ۱۰۱ دعای شیرین

شیرین کوچولو از وقتی‌که بیدار می‌شود تا زمانی‌که به خواب می‌رود بارها و بارها دعا می‌کند و با خدای خود حرف می‌زند. مثلاً برای تابیدن خورشید به زمین و گرم شدنش از خدا تشکر می‌کند. یا یک بار با خدا این‌گونه صحبت کرد: «خدایا اگر ممکن است خانه‌هایی از شکلات و شیرینی و آب‌نبات برای همه‌ی بچه‌هایی که خانه ندارند، بساز! آن‌وقت آن‌ها جایی برای زندگی کردن دارند و هیچ‌وقت هم گرسنه نمی‌مانند. اصلاً کاش خانه های شکلاتی وجود داشتند.»

شخصیت داستان کتاب «کاش خانه های شکلاتی وجود داشتند» دخترک کوچکی است که با صحبت‌ها و رازونیازهایش با خداوند ارتباط برقرار می‌کند. به همین دلیل، کودک با او هم‌ذات‌پنداری می‌کند و می‌تواند برای ارتباط با خداوند از او الهام بگیرد.

این کتاب کمک می‌کند کودک اهمیت دعا را در زندگی‌اش دریابد. در حقیقت، ما در مقام بزرگسال، به وجود خالقی که ما را می‌شناسد، همه‌ی ما را می‌بیند، صدای‌مان را می‌شنود و با شفقت و عدالت با ما رفتار می‌کند، ایمان داریم. اما آیا فرزندان ما هم از اهمیت دعا کردن و جایگاه آن در زندگی آگاه هستند؟ با کمک این کتاب می‌خواهیم این آگاهی مهم را با آن‌ها نیز قسمت کنیم.