موشو، پس از مرگ پدر، به شغل مورد علاقهاش یعنی نواختن تنبک پدر روی میآورد و از این که در خیابانها برای مردم تنبک بنوازد و امرار معاش کند لذت میبرد ولی همه این کار را نوعی گدایی میدانند. تمام داستان زندگی او شرح این عشق وافر به نوازندگی و پایداری او در این راه است.
در کتاب «نلسون ماندلا، مردی با مشت گره کرده» سرگذشت یکی از رهبران سیاسی افریقای جنوبی را میخوانیم که در سال ۱۹۱۸ در روستایی در هزارکیلومتری ژوهانسبورگ به دنیا آمد. زمان تولدش افریقای جنوبی بخشی از امپراتوری بریتانیا بود و بریتانیاییها همهچیز از محل زندگی گرفته تا نوع آموزشها و شغل بومیها را کنترل میکردند. حتی در مدرسه نام اصلی و افریقایی بچهها را میگرفتند و نامی انگلیسی برایشان انتخاب میکردند. نام نلسون ماندلا هم همانجا روی خولیهلاهلا گذاشته شد و برایش ماند. نلسون در نوجوانی، بعد از مرگ پدرش به روستایی دیگر رفت تا تحت سرپرستی خانوادهی معتبری دیگر بتواند پیشرفت کند. آنجا بود که کمکم متوجه شد سفیدپوستان آزادی و استقلال مردم را گرفتهاند.
بعد از رفتن به کالج، پیچیدگیها و ظلم سیاست انگلستان را بیش از پیش درک کرد و در پی مقابله با آن برآمد. برای همین از کالج اخراج شد و به خانه برگشت. سرپرست خانواده که مردی سختگیر بود برای اینکه قدرتش را به نلسون نشان بدهد، به او گفت که همسری برایش انتخاب کرده است اما نلسون زیر بار نرفت و در ۲۲ سالگی از خانه فرار کرد و به ژوهانسبورگ رفت. روزها در بنگاه املاک کار میکرد و شبها در معدن نگهبانی می داد. در همین حال درسهای باقیماندهاش را به شکل مکاتبهای تمام کرد و دورهی کالج را به پایان رساند. کمکم جذب فعالیتهای سیاسی شد و به کنگرهی ملی افریقا پیوست. اما اعتراضهای کنگرهی ملی به سفیدپوستان زیادی مودبانه بود. تنها شکایتنامههایی را امضا میکردند که طی تشریفات اداری از بین میرفت.
او و دوستانش مجمع جوانان کنگرهی ملی را شکل دادند؛ هدفشان این بود که با ایجاد تغییر سیاسی زندگی بهتری برای سیاهپوستان بسازند اما در همان سالها سیاست آپارتاید تصویب شد. سیاستی که قبیلهها را از هم جدا و دور نگه میداشت تا با هم یکی نشوند و تهدیدی برای حکومت نباشند. ماندلا به خودش قول داده بود بدون خشونت اعتراض کند اما در سال ۱۹۶۰ با دیدن قتل عام شارپویل که در پی تیراندازی پلیس به اعتراض کنندهها بود، تغییر عقیده داد. مبارزات او به شکلهای مختلف ادامه پیدا کرد و در نهایت به پیروزی اکثریت بومیها بر اقلیت سفیدپوستان انجامید. سرسختی، آزادگی و توجه به آرمان و نه انتقام از ویژگیهای شخصیت ماندلاست که او را نزد مردمان میهنش محبوب کرد و در زندگی او جریان داشت.
اگر دوست دارید زندگی، عقاید، رفتارها، مانعها، منشها و سرسختی ماندلا را با جزئیات بیشتری بشناسید، «نلسون ماندلا، مردی با مشتهای گرهکرده» را بخوانید.
دیگر جلدهای مجموعه:
هلن کلر، دختری که عاشق نور بود
کتاب «آزمایش علمی با جانوران ساکن باغچه» دومین جلد از مجموعهی «دانشمندان کوچک آزمایش می کنند» است که انتشارات ذکر برای کودکان ۷ تا ۱۲ سال منتشر کرده است. کودکان با مطالعهی این کتاب و انجام دادن ۳ آزمایش جذاب، با جانوران کوچولوی توی باغچه و شیوهی زندگی آنها آشنا میشوند. وجود واژهنامه و نمایه در انتهای کتاب به کودکان کمک میکند، بهرهی بیشتری از کتاب ببرند.
برخی افراد فکر کنند که حشرات، کرمها و عنکبوتها چندشآورند. اما وقتیکه مثل دانشمندان فکر کنیم و با دقت بیشتری به زندگی این موجودات نگاه کنیم، متوجه میشویم که ساکنان باغچه بسیار شگفتانگیزند. راستی به نظر شما، آنها بیشتر دوست دارند کجا زندگی کنند یا چه نوع آبوهوایی را میپسندند؟ آیا موافقید با انجام دادن چند آزمایش جذاب، اطلاعات دقیقتری دربارهی این جانوران، بهویژه خرخاکیها، به دست آوریم؟
در ابتدا، به فرضیهای نیاز داریم: ۱٫ خرخاکیها دوست دارند در جاهای مرطوب زندگی کنند. ۲٫ برای خرخاکیها فرقی ندارد که کجا زندگی کنند.
در قدم بعدی، به ابزارهایی برای انجام دادن این آزمایش و بررسی فرضیهی خود نیاز داریم: ۸ تا ۱۰ عدد برگ خشک خردشده، تراشههای چوب خشک یا تکههای پوست درخت، ۲ مشت خاک خشک، سینی فر، کمی آب و البته ۱۰ عدد خرخاکی!
حالا وقت آن است که روش آزمایش را بهدقت مطالعه کنیم و سپس از این ابزارها استفاده نماییم. به نظر شما، نتیجهی این آزمایش کدام فرضیه را ثابت خواهد کرد؟ راستی مامان و باباها هم میتوانند در انجام دادن این آزمایشها به کودکان کمک کنند و در نهایت، با همفکری یکدیگر آزمایشهای جدیدی طراحی کنند.
جلدهای دیگر مجموعهی «دانشمندان کوچک آزمایش می کنند» با عناوین زیر منتشر شده است:
«کدام پیروز می شود؟ کرگدن یا اسب آبی» یک کتاب تعاملی تصویری دربارهی ویژگیهای زیستی و بدنی دو جانور بزرگ پستاندار است. کتاب با مخاطب قرار دادن خواننده، او را مشتاق میکند تا درباره این جانداران بیشتر یاد بگیرد. کتاب ابتدا از خوانندگانش میپرسد که در مبارزه میان این دو کدام یک پیروز میشود؟ سپس با برشمردن ویژگیهای جسمی، زیستی و قدرت بدنی هر دو جاندار از خواننده میخواهد فکر کند که پیروز نبرد چه کسی است؟ در پایان کتاب، نبرد میان کرگدن و اسب آبی را میبینیم. این کتاب علمی خواندنی تصویری، تمامی پوست بدن، شاخها، بینی، پاها و حسهای این دو جاندار را در تصویرها نشان داده است. آموزگاران میتوانند از این کتاب در کلاسهای آموزشی خود استفاده کنند و از کودکان و نوجوانان بخواهند ویژگیهای جاندارانی را که میشناسند نام ببرند.
داستان «چرا سگها و گربهها دشمن هماند؟» داستانی از کشور هندوستان است. این افسانهی کهن داستان سگی را روایت میکند که وفادار و امین است. اما یکباره گول گربهای بدجنس را میخورد و کارهای زشتی میکند. خوبی ماجرا اینجاست که بالاخره متوجه رفتار زشتش میشود و از آنها دست برمیدارد. کسی چه میداند، شاید همین داستان دلیل اصلی دعواهای همیشگی سگ و گربهها با هم باشد.
لال، سگی با پوست قرمز بود که در مزرعهای کوچک از بزها مراقبت میکرد. زن و مردی که در آن مزرعه زندگی میکردند، همیشه با لال مهربان بودند. برای همین هم سگ داستان ما بهدقت از بزها مراقبت میکرد؛ بزهایی بزرگ و سالم که بدنهایی سفید و صورتهایی آفتابخورده با گوشهایی نرم و دراز داشتند. این بزها غلیظترین و خوشمزهترین شیر را در تمام هند تولید میکردند. برای همین هم شیرشان مشتریان زیادی داشت. تا اینکه یک روز گربهای از آن حوالی گذشت و بوی شیر به دماغش خورد. با خودش فکر کرد: «چهکار کنم که بتوانم از این شیرها بخورم و دلی از عزا درآورم؟» و دست آخر به این نتیجه رسید که باید با سگ مزرعه دوست شود. اما نتیجهی این دوستی چه بود؟ نکند گربهی ناقلا برود سروقت شیرها و تمام آنها را تنهایی بخورد؟ ای وای! نکند همین اتفاق باعث شود که گربهها و سگها برای همیشه با هم دشمن بمانند؟ باید افسانهی «چرا سگها و گربهها دشمن هماند؟» را بخوانیم تا به جواب سؤالهایمان برسیم.
مجموعهی تصویری کتابهای «دنیا خانهی من است» شامل داستانهایی کودکانه از کشورهای گوناگون است که تصویرگران ایرانی به زیبایی آنها را تصویرگری کردهاند. کوچولوی دوستداشتنی شما با خواندن داستانهای گوناگون جهان در این مجموعه درمییابد که دنیا رنگ به رنگ است، مثل رنگینکمان. نه! خیلی رنگیتر و قشنگتر از رنگینکمان. ولی برای دیدن این همه قشنگی لازم نیست کفش آهنی بپوشد و دور دنیا راه بیفتد. فقط باید چشمهایش را باز کند و ببیند. گوشهایش را باز کند و بشنود. قصههایی را ببیند و بشنود که از دوردستهای زندگی انسان سینه به سینه و دهان به دهان و ورق به ورق آمدهاند و رسیدهاند به او. ما با این قصههاست که میفهمیم جاهای دیگر دنیا، آن جاهایی که خیلی خیلی از ما دور هستند هم آدمهایی زندگی میکنند درست مثل ما. آدمهایی که غم دارند، شادی دارند. مهربانی دارند، خشم دارند. خوبی دارند، بدی دارند. درست مثل تکتک ما انسانها.
انتشارات «علمی و فرهنگی» از مجموعهی «دنیا خانهی من است» داستانهای فراوانی منتشر کرده است:
آیا فرزندتان میداند چه حیواناتی در مزرعه زندگی میکنند؟ اگر از او بخواهید چندتایی از آنها را نام ببرد، بهجز مرغ، گاو و گوسفند آیا حیوان دیگری را میشناسد؟ از دیرباز تاکنون، در نقاط گوناگون جهان، انسانها همراه با جانوران زندگی میکردند. اما با توجه به تنوع پوشش گیاهی و میزان سرما و گرمای هوا در نقاط گوناگون، آیا در همه جا میتوان حیواناتی مشابه پرورش داد؟ جواب این سؤال یک «نه» بزرگ است. در هر منطقه، فقط نوع خاصی از حیوانات را میتوان پرورش داد. مثلاً در کشورهای سردسیر نگهداری از گاو و گوسفند غیرممکن است. در این سرزمینها، مردم از گوشت گوزن تغذیه میکنند. از طرفی در بیابانهای خشک و سوزان، امکان نگهداری گوزن یا ماهی وجود ندارد. اما در این سرزمینها پرورش شتر رونق بسزایی دارد. دامدارانْ حیوانات را برای شیر، تخم، گوشت، پوست، پر یا پشمِ آنها پرورش میدهند. به نظر شما، آیا نکتههای دیگری هم دربارهی حیوانات اهلی وجود دارد؟ اگر مشتاقید که اطلاعات شگفتانگیز بیشتری دربارهی این جانوران به دست آورید، خواندن کتاب «یک فنجان دانستنی دربارهی حیوانات مزرعه» را از دست ندهید.
«یک فنجان دانستنی دربارهی حیوانات مزرعه» از آن دست کتابهایی است که به زبانی ساده و همهفهم به کودکان کمک میکند دایرهی اطلاعاتیشان را دربارهی حیوانات مزرعه افزایش دهند. در این کتاب، برای تفهیم بهتر مطالب، از عکسهای واقعی و تصاویر نقاشیشده استفاده شده است. این کتاب را میتوانید با کودکتان بخوانید یا پیش از مواجه شدن با سؤالات بیشمار او، برای یافتن پاسخ، از این دانشنامهی کوچک کمک بگیرید.
کتی دِینِس نویسندهای است که کتاب «حیوانات مزرعه» را نوشته است. این کتاب یکی از ۵۰ دانشنامهی مجموعهی «یک فنجان دانستنی» است که انتشارات نوشته برای کودکان دورهی دبستان منتشر کرده است. این مجموعه مورد استقبال قرار گرفته و در کتابنامهی رشد معرفی شده است.
آیا میدانستید پوست بدن فیلهای سوماترای اندونزی روشنتر از بقیهی فیلهاست؟ یا دُم فیلهای بورنئوی مالزی خیلی بلند است؟ یا… فیلها جانورانی عظیمالجثه هستند که زندگی متفاوتتری به نسبت سایر جانوران دارند. مثلاً بعضی از آنها ایستاده میخوابند، بعضی یه درختان تکیه میدهند و برخی دراز میکشند و از بوتهی گیاهان به عنوان بالش استفاده میکنند. اما نکتهی جالبتر دربارهی فیلها این است که آنها شناگران ماهری هستند! حتماً مشتاقید که اطلاعات شگفتانگیز بیشتری دربارهی این جانوران به دست آورید. پس خواندن کتاب «یک فنجان دانستنی درباره ی فیل ها» را از دست ندهید.
«یک فنجان دانستنی درباره ی فیل ها» از آن دست کتابهایی است که به زبانی ساده و همهفهم به کودکان کمک میکند دایرهی اطلاعاتیشان را دربارهی این گونهی جانوری افزایش دهند. این کتاب را میتوانید با کودکتان بخوانید یا پیش از مواجه شدن با سؤالات بیشمار او، برای یافتن پاسخ، از این دانشنامهی کوچک کمک بگیرید.
جیمز مکلاین نویسندهای انگلیسی است که کتاب «فیلها» را نوشته است. این کتاب یکی از ۵۰ دانشنامهی مجموعهی «یک فنجان دانستنی» است که انتشارات نوشته برای کودکان دورهی دبستان منتشر کرده است. این مجموعه مورد استقبال قرار گرفته و در کتابنامهی رشد معرفی شده است.
«بچه ها بهار»، منتخب بسیار کوچکی از اشعار نیما یوشیج در کنار تصویرهای کلاژ از خطهی شمال ایران است که برای کودکان تدارک دیده شده اما برای هر بزرگتر علاقهمند به شعر، هنر و تفکر هم دست خالی نیست. در ابتدای کتاب توضیح داده شده است که شعر بر دامنهی واژگانی کودک میافزاید؛ او را از فرهنگ مشترک با جامعهاش برخوردار میسازد و توان لذت بردن از زندگی و زیبا دیدن را در او تقویت میکند؛ به بیان دیگر شعر فاخر قدرت درک زیبایی را به کودک هدیه میدهد. همهی این حرفها و ادعاها زمانی محقق میشود که شعر از نوع ناب خود باشد.
شعر انتخابی: گلها واشدند/ برفها پا شدند/ از روی سبزهها، از روی کوهسار، بچهها بهار/ داره رو درخت، میخونه به گوش؛ پوستین را بکن، قبا را بپوش!/ بیدار شو بیدار، بچهها بهار/ دارند میروند، دارند میپرند/ زنبور از لونه، بابا از خونه/ همه پی کار، بچهها بهار
کتاب با تصویری از خود نیما یوشیج شروع میشود. تصویر پیرمردی مهربان با کولهای پر از گل که یادآور بابا نوروز در فرهنگ ماست. در صفحههای بعد تصویرهایی از کودکان را میبینیم که با لباسهای محلی در کنار رود بازی میکنند، زنانی که در رود لباس میشویند، مراسم عروسی و خنچهبران، زنان مشغول در شالیزار، مردان در حال صید ماهی و در پایان تصویر پیرمرد شاعری که در ابتدا دیدیم در جادهای به سمت غروب خورشید میرود.
نیما یوشیج تحصیلاتش را در مکتبخانهی یوش شروع کرد و در مدرسهی فرانسوی سنلویی در تهران ادامه داد. به این ترتیب با دگرگونیهای ادبی در جهان آشنا شد و به این باور رسید که شعر کهن در بیان بسیاری از مسائل درمانده و ناتوان است و به دگرگونی احتیاج دارد. او به خوبی قصیده و رباعی و دوبیتی میسرود اما نمیخواست خود را در بند اوزان کهن نگه دارد. در سال ۱۳۰۱ شاهکار خود به نام افسانه را سرود که آغاز تحولی شگرف در شعر پارسی به شمار میآید.
هدی حدادی ( ۱۳۵۵-) نوشتن داستانهای کوتاه و تصویرگری را با مجلات آغاز کرد و تا کنون در حدود ۱۵ کتاب تالیفی و بیش از ۵۰ کتاب با تصویرگری او در ایران و سایر کشورها به چاپ رسیده. تکنیک او کلاژ یا تکهچسبانی است و به جوایزی هم برای تصویرگری دست یافته است.
کتابهای دیگر از «مجموعه اشعار کودک و نوجوان انتشارات میرماه»:
هرجا که نور خورشید هست زندگی هم وجود دارد. این حرف دربارهی دنیای زیر آب هم صدق میکند. هرقدر نور خورشید بیشتر باشد، مقدار جلبکها و تعداد ماهیهای کوچک و بزرگ هم زیادتر میشود. از طرفی، نور کمتر باعث میشود مقدار جلبکها و تعداد ماهیها کمتر شود. تمام این حرفها یعنی اگر نور خورشید از جایی به بعد وجود نداشته باشد، زندگی در زیر آب متوقف میشود؟ نه از این خبرها نیست! در هر حال، زیر آب باز هم زندگی وجود دارد، اما موجودات زنده خیلی کمتر و بسیار عجیبتر میشوند. در حقیقت، «آبی دریا» و اقیانوس عجیبوغریبتر از آناند که ما فکر میکنیم…
«آبی دریا» کتابی است که دست کودکان را میگیرد و آنها را به دنیای پررمزوراز دریاها میبرد. دنیایی که پر از خزه و جلبک، خارپوستان، ماردُمسانان، دریاخیارسانان و یک عالمه ماهی ریز و درشت دیگر است. کتاب «آبی دریا» از مجموعهی «علوم برای کودکان» اینجاست تا اطلاعاتی جامع دربارهی این جهان اسرارآمیز در اختیار کودکان قرار دهد.
کتابهای مجموعهی «علوم برای کودکان» با روایتهایی جذاب از جهان علم و دانش باعث میشود بچهها چیزهای زیادی دستگیرشان میشود و به مبحث علوم علاقهمند شوند. هرکدام از کتابهای این مجموعه حاوی نکاتی آموزنده در حوزهی دانش برای کودکان است و تهیهی آنها برای کودکان مشتاق دانستن بهشدت توصیه میشود. نویسندگان و تصویرگران متفاوت و برجستهای روی این مجموعه کار کردهاند و خانم مهناز عسگری تمام آنها را به زبانی روان ترجمه کرده است.
وقتیکه آتشفشانها میغرند و میخروشند، آدم فکر میکند که نکند جادوگری شرور داخل این آتشفشان سیاه باشد، یا اژدهایی بدجنس زیر زمین بوده که حالا از خواب بیدار شده و میخواهد همهجا را به هم بریزد! شاید هم زمین دلش غصهدار شده و این گدازههای داغ حرفهای گفتهنشدهی او هستند! به نظر من، اگر «آتشفشان های داغ!» سواد خواندن داشتند و حدسیات ما را میخواندند، کلی خوشحال میشدند که ما بچهها تا این حد خیالپرداز و خلاقیم. اما آیا کتابی وجود دارد که به ما بگوید واقعاً زیر زمین چه خبر است؟
کتاب «آتشفشان های داغ!» اینجاست تا دستِ بچهها را بگیرد، از صفحات داغ زمین ردشان کند و آنها را با دنیای پر از شگفتی زیر زمین آشنا کند. با کمک این کتاب، کودکان با آتشفشانهای بزرگ آشنا میشوند، گذاره و ماگما را میبینند و تفاوت بین پدیدهی آتشفشان نقطهی داغ و ورقههای دورشونده را درک میکنند.
کتابهای مجموعهی «علوم برای کودکان» با روایتهایی جذاب از جهان علم و دانش باعث میشود بچهها چیزهای زیادی دستگیرشان میشود و به مبحث علوم علاقهمند شوند. هرکدام از کتابهای این مجموعه حاوی نکاتی آموزنده در حوزهی دانش برای کودکان است و تهیهی آنها برای کودکان مشتاق دانستن بهشدت توصیه میشود. نویسندگان و تصویرگران متفاوت و برجستهای روی این مجموعه کار کردهاند و خانم مهناز عسگری تمام آنها را به زبانی روان ترجمه کرده است.
با آمدن فصل بهار، دانههای کوچکی که زیر خاک پنهان شدهاند کمکم از دنیای تاریکشان بیرون میآیند و از دل خاک بیرون میزنند. آنوقت ما دانهی کوچکی را میبینیم که بهتدریج پوستهی خود را میشکافد و دو تا برگ نازک و جوان از دل آن بیرون میزند. دانهی کوچک پس از پشت سر گذاشتن سفری شگفتانگیز حالا میخواهد زندگی تازهاش را شروع کند و به گیاهی بزرگ و دوستداشتنی تبدیل شود؛ اما آیا گیاهان زیبا همه شبیه هم رشد میکنند؟ آیا درخت سیب و گل مریم یک شکل دارند؟ بعد از خواندن کتاب «گیاهان زیبا!» به جواب این سؤالات میرسیم.
کتاب تصویری «گیاهان زیبا!» به کودک میآموزد همانطور که برخی جانوران در زمستان به خوابی طولانی فرو میروند، دانههای کوچک در دل خاک و درختان بزرگ روی زمین هم مشغول استراحت میشوند تا با آمدن بهار، دریافت نور کافی و آب فراوان دوباره سرسبزی را به طبیعت هدیه دهند. کودک با خواندن کتاب «گیاهان زیبا!» درک میکند که گیاهان تأثیر زیادی در تولید اکسیژن و حفظ چرخهی حیات دارند. در نتیجه، دوستی کودک با طبیعت بیشتر شده و بیش از قبل در حفظ آن خواهد کوشید.
کتابهای مجموعهی «علوم برای کودکان» با روایتهایی جذاب از جهان علم و دانش باعث میشود بچهها چیزهای زیادی دستگیرشان میشود و به مبحث علوم علاقهمند شوند. هرکدام از کتابهای این مجموعه حاوی نکاتی آموزنده در حوزهی دانش برای کودکان است و تهیهی آنها برای کودکان مشتاق دانستن بهشدت توصیه میشود. نویسندگان و تصویرگران متفاوت و برجستهای روی این مجموعه کار کردهاند و خانم مهناز عسگری تمام آنها را به زبانی روان ترجمه کرده است.
پرنیان طوسی
ما چگونه میتوانیم کودک را به طبیعت علاقهمند کنیم؟
نقش کودکان در حفاظت از محیط زیست
بر کسی پوشیده نیست که امروزه کودکان زمان بیشتری را در فضاهای بسته سپری میکنند و به همین دلیل، بهطور مداوم با اینترنت، بازی و اپلیکیشنهای دیجیتالی در ارتباطاند. حال آنکه در تحقیقات اخیر ثابت شده است طبیعت موجب سلامت مغز و بدن انسان میشود.
بهطور کلی، بسیاری از ما دربارهی آثار مثبت طبیعتگردی اطلاع داریم، اما دربارهی عملکرد مغز و ارتباط آن با طبیعت کمتر میدانیم. در ۱۰۰ سال گذشته، هنری دیدید ثورو[۱]، فیلسوف و طبیعتگرا و جان مویر[۲]، پدر کوهستان و از پیشگامان حفاظت محیط زیست در آمریکا و سایر نویسندگان، همه از تجربیات ارزشمندشان دربارهی طبیعت بسیار سخن گفتهاند. اکنون نیز پژوهشگران به دنبال ثبت شواهدی هستند که نشان میدهد حضور در طبیعت تأثیری عمیق بر مغز و رفتار انسان دارد.
[۱] . Henry David Thoreau
[۲]. John Muir
در واقع، همهی ما بخشی از خاطرات شیرینمان را با خاطرهای از گردش و بازی در طبیعت گره زدهایم. اما شاید بهتر باشد برای مرور، از یک خاطرهی شخصی شروع کنم:
در دوران کودکیام، زندگی مرا یک سگ هدایت میکرد! البته او یک سگ خانگی معمولی نبود، بلکه بیشتر یک سگ شکاری نیمهوحشی آفریقایی محسوب میشد. اسم این سگ «بای سان جی» بود و در آن سالها، وظیفهی من بود که هر روز حداقل سه ساعت او را به گردش ببرم. من بهخوبی میدانستم که اگر بای سان جی کمتر از سه ساعت گردش کند، تمام شب را زوزه خواهد کشید و حتی فرش خانه را پاره خواهد کرد! ما ساعات بیشماری را با هم در جنگل سرسبز بلوط، در تپههای «ناپا» سپری میکردیم؛ حتی زمانهایی که بارانهای شدید شروع میشد، زیر انبوه بلوطهای سخاوتمند پناه میگرفتیم و در روزهای آفتابیِ بهار، با سرخوشی در میان گلهای وحشی راه میرفتیم. به دلیل این مسئولیت روزانه بود که من کودکی و رشد کردن در بستری آزاد را تجربه کردم. گرچه تجربهی من تجربهای متداول نبود، اما روشی بود که در طول تاریخ بشریت، اصلی مهم در زندگی انسان به شمار میرفت؛ همانگونه که از دیرباز مردم زندگیشان را به شکار کردن، اجتماع و حضور در طبیعت وحش سپری کرده بودند، من هم بخش مهمی از کودکیام را در طبیعت گذراندم.
اما در دهههای اخیر، فضایی که کودکان رشد خود را در آن تجربه میکنند، از نوع «در بستر طبیعت» به نوع «شهری» تغییر کرده است؛ یعنی، کودکان از فضای باز به فضای بسته رسیدهاند و بهجای بازی در فضای آزاد و دنبال کردن مارمولکها، هر روز زمانشان را در فضاهای بسته میگذرانند و هیجان و شادی آنها با تکنولوژی و بازیهای دیجیتالی تأمین میشود!
بر اساس پژوهشی جدید در عصر کنونی، کودکان بهطور متوسط ۷ ساعت و ۳۸ دقیقه در روز یا ۵۳ ساعت از هفتهی خود را صرف استفاده از رسانه و ابزارهایی همچون موبایل، بازیهای ویدئویی، تلویزیون و کامپیوتر میکنند. بر اساس تحقیقات اخیر، این «جدایی از طبیعت» با درصد موفقیت تحصیلی در مدرسه، اعتمادبهنفس کودک و بسیاری از مشکلات اجتماعی، عاطفی، عقلانی و جسمی کودک رابطه دارد. ریچارد لوو[۱] نویسندهی بنام کتاب «آخرین کودک در جنگل» از این مشکلات بهعنوان «اختلال فقر طبیعت» یاد میکند.
وقتی به برنامههای درسی گوناگون کودکانمان نگاه میکنیم یا ساعاتی که با لوازم الکترونیکی سروکار دارند، درمییابیم که آنها بهراستی طبیعت را کمتر تجربه میکنند!
این شرایط بهقدری مهم و تأثیرگزار است که ما در مقام مربی یا والدینِ کودک باید دربارهی آن بیشتر بدانیم تا کمک کنیم کودکانمان بهسمت رشد جسمی و عاطفی هدایت شوند. در این مقاله، تأثیر ارتباط با طبیعت یا عدم ارتباط با آن را بر رشد شناختی کودک تحلیل خواهیم کرد. بدین ترتیب میتوان مفاهیم این یافتهها را در اختیار والدین و آموزگاران گذاشت.
[۱]. Richard Loo
ابتدا خوب است بدانید بازی در طبیعت چگونه از لحاظ عقلی، اجتماعی، احساسی و جسمی به کودک شما سود میرساند؛ همچنین فعالیتهایی را پیدا کنید که به رشد او کمک میکنند.
در دوران کودکی، هرگاه از صخرهها بالا میرفتیم یا دنبال پروانهها میگشتیم، نمیدانستیم که این کارها ذهن، جسم و شخصیت ما را برای آینده میسازند. اما امروزه، بر اساس تحقیقات بیشمار، مشخص شده است که تماس با طبیعت تأثیرات بلندمدت متعددی بر بهبود زندگی شخص دارد.
جهان طبیعی همچون آزمایشگاهی بیانتهاست و کودکان دانشمندان ذاتی و خودانگیختهی این آزمایشگاهاند. آنها عاشق تجربه کردن هستند: ببینند، بو کنند، بشنوند و بافتها را لمس کنند. طبیعت نیز تجارب بیشماری را برای اکتشاف، خلاقیت، حل مسئله و آموزش [۱]STEM(آموزش علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضی) برای آنها فراهم میکند. برای مثال، کودک پیش از اینکه از صخرهای بپرد، در حال محاسبه کردن فاصلهها در ذهن خود است. یا زمانیکه با شاخهها و کمی گِل خانهسازی میکند، اولین تجربهاش از مهندسی را در ذهن خود ثبت مینماید.
[۱]. Science Technology Engineering Math
بیرون رفتن از خانه یا هر فضای بستهای احساس خوبی به همراه دارد. کودکان آزاد میشوند تا حرکت کنند، بچرخند و آزادانه، سروصدا کنند؛ همهی اینها فرمهایی از «بیان خود» است که اغلب در فضای منزل یا مدرسه محدود میشود. در فضای باز کودک میتواند بپرد، لیلی کند، بدود، بالا برود و فریاد بزند که همهی اینها موجب آرامش و کاهش تنش و بیقراری او میشوند. بهعلاوه، بر اساس نتایج تحقیقات فراوان در این زمینه، بازی و فعالیت در طبیعت از علائم ADHD یا اختلال توجه و تمرکز میکاهد و هیجانات منفی کودک را بهخوبی کنترل میکند.
گاهی پیش میآید که کودکان در حین بازی، دوستان و همبازیهای جدید پیدا میکنند. البته آنها میتوانند به تنهایی بازی کنند، اما این شانس را هم دارند که تعامل کردن با دیگری را یاد بگیرند یا زمانیکه با یکدیگر به اختلاف برمیخورند، به حل مسئله بپردازند. در حالت طبیعی، کودکان اغلب با یکدیگر همکاری میکنند تا بازیها و قوانین آن را بسازند؛ چون هیچیک از بازیها در عمل نسخهی مشخصی ندارد؛ همچنین کودکان در زمان زخمی شدنِ همتای خود، امکان همدردی را تجربه و تمرین میکنند.
هوای تازه در طبیعت انرژیبخش است و فرصتهای زیادی را برای فعالیت فراهم میکند. این فعالیتها باعث میشوند که عضلات کودک تقویت شود. در معرض نور خورشید قرار گرفتن هم به معنای جذب ویتامین D است که آثار مثبت متعددی دارد: یکی از آنها تقویت سیستم ایمنی کودک است؛ همچنین با انجام دادن انواع حرکات فیزیکی، کودک کالری بیشتری میسوزاند. در نتیجه، اندامی متناسبتر خواهد داشت.
علاوهبر مزایای فردی که در نتیجهی ارتباط با طبیعت به وجود میآید، برخی از مزایا جنبهی جمعی دارد. کودکانِ ما ناظران آیندهی زمین هستند و برای اینکه انسانهایی علاقهمند به حفاظت از محیطزیست پرورش یابند، ابتدا باید حس عشقی عمیق در آنها به وجود آید، سپس این احساس درون آنها نهادینه شود. تنها راهی که کودکان را قادر میسازد در طبیعت احساس علاقه و راحتی کنند، این است که درها را باز کنیم و به آنها اجازه دهیم در شگفتی دنیای طبیعی گردش کنند.
از امتیازات عمومی و ویژهی حضور در طبیعت بسیار سخن گفتیم، اما در برخی شرایط میتوان طبیعتِ غیرمستقیم را هم تجربه کرد. کودکان در مدرسه یا خانه میتوانند طبیعت را بهطور غیرمستقیم تجربه کنند. از جمله فعالیتهای مفید و غیرمستقیمی که مهارتهای متنوعی را در کودکان ایجاد کرده یا تقویت میکند کارهای زیر است:
ساختن کاردستی و تولید کارهای هنری با مواد طبیعی همچون چوب، برگ و سنگ، تهیهی مجلهی طبیعت، ساخت برنامههای مستند دربارهی طبیعت، نوشتن و خواندن دربارهی طبیعت از طریق داستان، مقالهی کوتاه و شعر، انجام دادن آزمایشات علوم مانند کشتوکارهای گلدانی و کمپوستسازی و ساختن تراریوم (باغ شیشهای) و انواع مینیآکواریومهایی با گیاهان آبزی یا بدون آنها (مثل آکواریومهای کوچک)؛ همچنین تهیهی ویدئو و انیمیشنسازی از جمله فعالیتهای مفید و غیرمستقیمی هستند که مهارتهای متنوعی را در کودک ایجاد و تقویت میکنند.
آموزش طبیعتمحور برای این گروه سنی در بستر طبیعت صورت میگیرد. در این راستا، برنامههای آموزشی فراوانی وجود دارد که بر اساس آن مدارس (پیشدبستانی) و مهدها به چندین دسته تقسیم میشوند: مهد جنگلی، پیشدبستانی طبیعتمحور، مهد طبیعتمحور، کلاس اول طبیعتمحور. در تمام این برنامهها، طبیعت هستهی اصلی برنامه را تشکیل میدهد؛ بهطوری که بخش مهمی از ساعات یک روز، در خارج از فضای بسته برگزار میشود. بنابراین، شاید ساختار برنامهی این مراکز با یکدیگر متفاوت باشد، اما رویکردی مشترک در تدریس آنها وجود دارد.
پیشدبستانیهای طبیعتمحور گاه مجوز اجرای برنامه برای گروه سنی ۳ تا ۵ سال را هم دارند که در این صورت، ۳۰% از زمان روزانهی کودکان در خارج از فضای بسته و در فضای آزاد میگذرد. در این پیشدبستانیها، آموزش طبیعت در کل برنامهی تربیتی تلفیق میشود و پداگوژی (رویکرد آموزشی) آنها بر یادگیری پرسش و پاسخ تأکید دارد که از طریق بازی و اکتشاف مستقیم به دست میآید. این بدان معناست که برنامهی آموزشی کاملاً بر مبنای علایق کودک است. با وجود این، در برنامهی روزانه، زمانی مشخص نیز برای تماس با طبیعت در نظر گرفته میشود که البته این موضوع به فصل سال نیز بستگی دارد. علاوه بر این، طبیعت در داخل محیط آموزشی و محیط بازی هم حضور دارد. در این فضا، بههیچوجه سازههای سخت به چشم نمیخورد و طراحی فضا االهامگرفتهشده از خودِ طبیعت است.
مدل پیشدبستانی طبیعتمحور اولینبار در سال ۱۹۶۷ و در آمریکا، در مرکز طبیعت نیوکانا[۱] شکل گرفت. تا ابتدای سال ۲۰۰۰ از این مدل بهعنوان پیشدبستانی طبیعت-مرکز یاد میشد که اندکی بعد، به عبارت «طبیعتمحور» تغییر یافت. تاکنون، همچنان از «مرکز طبیعت نیوکانا» ایده گرفته میشود و تاریخچهی آن بر نوع رویکردِ آموزشی منتخب تأثیر میگذارد. رویکرد آموزشی میتواند سه محور داشته باشد: یادگیری در طبیعت، یادگیری دربارهی طبیعت یا یادگیری از طریق طبیعت. (فهرست کل مدارس طبیعت را میتوانید در سایت Natural Start Alliance بیابید.)
[۱]. New Canaan Nature Center in Connecticut
پیشدبستانیهای جنگلی بهشدت شبیه پیشدبستانیهای طبیعتمحورند که بیشتر برای گروه سنی ۳ تا ۵ سال در نظر گرفته میشوند. در مهد جنگلی، ۷۰% تا ۱۰۰% زمان یک روز در جنگل سپری میشود. بنابراین، فضای سرپوشیده فضایی بسیار ساده است و در واقع، بهعنوان پناهگاه در مقابل شرایط نامساعد جوی به کار گرفته میشود. در این فضا نیز همانند پیشدبستانی و مهد طبیعتمحور، طبیعت در همهی جنبههای برنامه تلفیق میشود و پداگوژی (رویکرد آموزشی) بر بازی و کار با دست تأکید دارد. تاریخچهی این نوع مراکز آموزشی به آلمان و سوئد برمیگردد. وایتکیندِگاتن در سوئد دو مدل مشهور و قدیمی از این نوع مدارس هستند. (برای گروه سنی ۶ سال در آمریکا، پیشدبستانی یا پیشدبستانی جنگلی گفته میشود و به پایینتر از ۶ سال مهدکودک جنگل میگویند.)
[۱]. Waldkindergarten
[۲]. Skogsmulle
آیا تا به حال فکر کردهاید که تماس غیرمستقیم با طبیعت چه اثری بر انسان میگذارد؟
آنچه تاکنون گفته شد در ارتباط با تماس مستقیم کودک با طبیعت و مزیتهای متعدد روحی و جسمی آن بود. اما در پژوهشی دیگر، تأثیر تماس غیرمستقیم با طبیعت نیز سنجیده شد و آثار روانی و فیزیولوژیک آن مقایسه گردید. در این بررسی، ۳۰ دانشجو به دو گروه آزمایشی تقسیم شدند که در آن یک گروه در طبیعت قرار گرفت و گروه دیگر در شرایط شبیهسازی شده (دمای ۲۵ درجه و رطوبت نسبی ۵۰%). پژوهشگران، سطح افسردگی، خستگی، پریشانی، عصبانیت و نشاط را قبل و بعد از قرار گرفتن در دو محیط آزمایشی، در هر دو گروه سنجیدند. هر دو گروه (تماس مستقیم با طبیعت و تماس غیرمستقیم با طبیعت) در سطوح سنجیدهشده علائمی از بهبودی را نشان دادند.
طبیعت همهجا حضور دارد. از گیاهان علفی خودرو در پیادهرو گرفته تا کویر و جنگلهای وسیع، همه محیطزیست طبیعی محسوب میشوند و محیطزیست طبیعی به این معنی است که انسان در ساخت آن نقشی ندارد. (با این تعریف، انواع پارکهای محلی و شهری، محیطزیست مصنوع به شمار میروند).
اکنون چشمان خود را ببندید و تصور کنید خارج از منزل هستید. چه میبینید، چه میشنوید، چه بویی حس میکنید و چه چیزی را لمس میکنید؟ آیا میتوانید تپهها و درختان را ببینید؟ آیا میتوانید وزش باد را بر پوست خود احساس کنید یا صدای پرندگان را بشنوید؟ میتوانید بوی گلها را استشمام کنید؟ میتوانید علفهای نرم را با پاهای خود حس کنید؟ به همهی آنچه تصور کردید، طبیعت گفته میشود.
ابتدا خودتان دربارهی مزایای حضور در طبیعت آگاهتر شوید. سپس:
آموزش حفاظت از طبیعت به نسل بعد بسیار مهم است؛ زیرا دیدگاه انسان اصولاً در سنین کودکی شکل میگیرد. بدین ترتیب، دیدگاه کودک دربارهی منابع طبیعی نیز در سنین پایین شروع به شکلگیری میکند. اگر کودکان در سنین پایین دربارهی حفاظت از محیطزیست آگاه شوند، بیشک در آینده در این زمینه فعالیت خواهند کرد. بدین طریق، آنها به فعالانی تبدیل میشوند که به سلامت محیط خود و دنیایی که در آن زندگی میکنند اهمیت میدهند و مسئولانه عمل میکنند.
در این زمینه، دانشگاه ایالتی میشیگان دربارهی تقویت روحیهی عملگرایی در کودکان در حوزهی محیطزیست چند پیشنهاد ارائه میدهد:
[۱]. open question
زمانیکه کودکان از کارها و تصمیمات خود آگاه میشوند، وقت آن است که به تأثیرات محیطزیستی اعمالشان پی ببرند. برای مثال، باید بدانند الکتریسته از کجا میآید و اینکه چرا آنها باید مراقب مصرف برق باشند. شاید فکر کنید آموزش دادن چنین درسهایی به کودک هنوز زود است، اما این موارد بهطرز شگفتانگیزی، بخش خلاق مغز کودکان را فعال میکنند و بهتدریج نیز تأثیرات مثبت عمیقی بر رفتار کودک خواهند گذاشت.
امروزه ۸۰% انرژی دنیا از سوختهای فسیلی به دست میآید. برق، گرما و حملونقل وابسته به سوخت فسیلی است. اما مشکل اینجاست که این سوختها بهطور مستقیم، روی گرمایش زمین اثر میگذارند. گرمایش زمین میتواند موجب سیل یا خشکسالی در عرضهای جغرافیایی متفاوت باشد، تنوع زیستی را به خطر بیندازد و سبب بروز بسیاری از مشکلات دیگر شود. فاجعهی بعدی آن است که همین کودکان ما هستند که وارث زمین تخریبشده خواهند بود! درحالیکه انرژیهای تجدیدپذیر مانند آب و باد آثار مخرب ندارند و میتوانند در راستای کنترل گرمایش زمین، تأثیر بزرگی داشته باشند.
بنابراین باید کودکان منابع انرژیهای پاک را بشناسند تا فرصت یادگیری دربارهی ابعاد آنها را نیز داشته باشند؛ همچنین بر اساس نتایج تحقیقات، زمانیکه کودک دربارهی گرمایش زمین آگاه میشود، والدین او نیز به آگاهی میرسند. به عبارتی، آموزش دادن دربارهی محیطزیست به کودک، به پدر و مادر نیز سرایت میکند و در نهایت، تمام جامعه تحتتأثیر قرار میگیرد.
زمانیکه کودک از مدرسه به خانه بازمیگردد، احتمالاً آخرین کاری که دوست دارد انجام دهد درس خواندن است! اما این بدان معنی نیست که آموزش دروس مربوط به محیطزیست را باید به معلم مدرسه واگذار کرد؛ بهخصوص که بر اساس آمارها، مدارس برای اینگونه آموزشها کافی نیستند. مانند دیگر درسهای زندگی، آموزش انرژیهای تجدیدپذیر نیز موضوعی است که کودک در آن از شما الگوبرداری میکند. بنابراین باید انرژیهای تجدیدپذیر را وارد خانهی خود کنید.
بازیهای آنلاین، ویدئوها و انیمیشن باید به گونهای انتخاب شوند که آموزشی را دربارهی محیطزیست و انرژیهای تجدیدپذیر در بر داشته باشند. یک منبع آموزشی بسیار خوب، صفحهی «کودک و اقلیم» در سایت سازمان ناساست که شامل انواع ویدئو، معما و فعالیت طراحیشده روی موضوع انرژیهای تجدیدپذیر است. البته بخشهای دیگری نیز برای سایر موضوعات محیطزیست برای کودک و نوجوان در این سایت وجود دارد.
کودکان را در فعالیتهای انجمنهای محیطزیستی، گروههای محیطزیستی و سراهای محله شرکت دهید. عضویت کودکان در انجمنها و فعالیتهای مشارکتی مزایای زیادی دارد. در واقع، یادگیری و مشارکت از اهداف کوتاهمدت به حساب میآیند. درحالیکه اهداف بلندمدت عضویت و مشارکت در این گروهها شامل تجربهی حس تعلق، دریافت حمایت و به دست آوردن اعتمادبهنفس است.
ورزش سبز یا green exercise ورزش کردن در طبیعت است. ورزش کردن در طبیعت مزایای روحی و جسمی فراوانی در پی دارد. این فعالیت میتواند شامل پیادهروی، دویدن، رکابزنی و شنا باشد؛ حتی میتواند به صورت خانوادگی یا گروهی برنامهریزی شود و میتواند با فعالیتهای دیگری مثل پیکنیک توأم شود. میتوانیم در فضای بسته ورزش کنیم و تحرک داشته باشیم، اما باید بدانید آثار مثبتی که ورزش در فضای طبیعی به همراه دارد، بسیار بیشتر از آثاری است که از خود ورزش میشناسیم؛ یعنی علاوهبر تقویت عضلات بدن و ترشح هورمونهای شادی مانند دوپامین[۱] و سرتونین[۲]، فعالیت ورزشی در فضای باز نتایج مثبت دیگری نیز در پی دارد؛ از جمله اینکه موجب افزایش عزت نفس میشود و با تمدد اعصاب، تنظیم قند خون و کاهش فشار، حس کارآمدی را در شخص افزایش میدهد و به بازسازی و افزایش انرژی در او منجر میشود.
[۱]. Dopamine
[۲]. Serotonin
مثالهای انرژیهای تجدیدپذیر را به خانه بیاورید. شما نمیتوانید دربارهی مزایای خاموش کردن چراغهای اضافی سخنرانی کنید، درحالیکه خودتان چراغها را روشن رها میکنید. اگر چنین شود، میل کودک به داشتن رفتار آگاهانه و محیطزیستی از بین میرود.
اگر فقط دربارهی انرژیهای پاک صحبت میکنید، اما هنوز بهشدت به سوختهای فسیلی وابستهاید، کودکان به این نتیجه میرسند که نگرانیهای زیستمحیطی چندان هم واقعیت ندارند.
اکنون، زمین به کمک فوری ما نیاز دارد؛ زمان ارزشمند است و دیگر جایی برای آزمون و خطا نیست. زبالههای پلاستیکی و تجزیهناپذیر، حالا معضلی جهانی و جدیاند. اما قبل از شناخت این درس لازم است کودکان «بازیافت، بازمصرف و کاهش مصرف» را بشناسند. آموزش در این بخش به آنها یاد میدهد که احترام، همدردی، صبوری و مسئولیتپذیری برای طبیعت قدمهایی ابتداییاند و خوب است بدانند که هر عملی، نتایجی در پی دارد.
این فعالیت مخصوص کودکان است! به یاد داشته باشیم که کودکان گزینههای زیادی برای کاهش تأثیر خود روی محیطزیست ندارند. بنابراین تهیهی کمپوست از زبالههای خانگی، یکی از بهترین فعالیتها برای تشویق کودکان به موضوع بازیافت است. اینجا نقطهای است که میتوانید مبانی مسئولیتپذیری را در قبال مصرف و زباله به کودکان آموزش دهید.
کمپوستسازی فعالیتی تفریحی و آموزشی برای کودک است و راهی ساده برای یادگیری همزمان چندین درس همچون ریاضی و علوم به کودک. علاوهبر اینکه کودک و خانوادهاش یاد میگیرند زبالههای خود را مدیریت کنند، خودبهخود نیز به باغبانی یا باغبانی اُرگانیک روی میآورند که در آن کود شیمیایی استفاده نمیشود. تهماندههای مواد مصرفی و مواد عالی به کود تبدیل میشوند و کودک یاد میگیرد بهطور کلی تلاش کند آنچه قبلتر دورریختنی به حساب میآمد، کاربرد جدیدی پیدا کند و استفاده یا تعمیر شود. او با زندگی حشرات و چرخهی زندگی آشنا میشود و بهتدریج از بازیهای کامپیوتری فاصله میگیرد.
روز درختکاری فرصت خوبی برای صحبت کردن دربارهی اهمیت درخت و حفظ زیستگاه است. این روز باستانی، در کشورهای گوناگون و آیینهای متعددی ثبت شده است، هرچند تاریخهای متفاوتی برای آن وجود دارد. درخت علاوهبر سایهآوری و تولید اکسیژن به افزایش تنوع زیستی و کاهش آلودگی صوتی کمک میکند. بنابراین پسندیده است که تمرین درختکاری یا برنامههای مرتبط با آن، محدود به یک روز نباشد. میتوان فعالیتهای متنوعی را همچون انواع بازیها برای کودکان طراحی کرد.
حتی میتوانیم در روز تولد کودک یا سالگرد تولد او (بهجای کیک تولد) نهالی بکاریم یا در سایر روزهای سال، به یاد کسانی که دوستشان داریم.
الف) نقش کتابخوانی در پیوند کودک به محیط زیست
خواندن کتابهایی با موضوعات طبیعت برای کودکان شیوهی بسیار خوبی است که آنها را به سمت گیاهان و حیاتوحش ترغیب کنیم. در کتابها، گونههای متفاوت گیاهی، جانوری و زیستگاههای آنها معرفی شده است که کودک از وجود آنها بیخبر است یا بسیاری از کودکان امکان سفر به آن مناطق را ندارند.
ب) نقش کتابخوانی در تغییر رفتار محیط زیستی
از دیرباز، کتابخوانی ابزاری مؤثر برای تغییر رفتار و دیدگاه انسان بوده است. البته داستانهای محیط زیستی جای تجربهی مستقیم کودک در طبیعت را نمیگیرند. با وجود این، داستانهایی که در انتها با قضاوت خواننده سروکار دارند، استراتژی آموزشی باارزشی برای خوانندهی آن کتابها به شمار میآیند. در این نوع داستانها، اطلاعات ارائهشده در ذهن خواننده ثبت میشود و سپس بهمرور زمان میتواند از آن زمان استفاده کند.
در طی پژوهشی، اثربخشی کتابخوانی به عنوان یک آموزش غیررسمی بررسی شد. در برنامهی «ما کتابخوانی را دوست داریم» در اُردن، سه مشکل از معضلات محیط زیستی این کشور هدف قرار داده شد. داستانهای خواندهشده داستانهایی اجتماعی از کشورهای گوناگون بودند. در پایان تحقیق، سطح دانش کودکان آزموده شد و تحلیلها نشان داد سطح دانش کودکان در سه حوزهی مصرف برق، تولید زباله و مصرف آب افزایش معنیداری داشته است.
https://www.samarael.com/what-is-nbece
www.brighthorizons.com
https://greatergood.berkeley.edu
https://www.canr.msu.edu/news/conservation_and_kids_getting_into_nature
www.study.com
www.trvst.world
www.kids.britannica.com
https://www.discoverwildlife.com/people/nature-books-for-children/
https://www.npr.org/2019/04/22/714262267/most-teachers-dont-teach-climate-change-4-in-5-parents-wish-they-did?t=1564251274190
https://www.gardeningknowhow.com/special/children/composting-ideas-for-kids.htm
https://www.researchgate.net/publication/336333607_From_tracks_to_trails [accessed Nov 06 2020].
https://www.stuff4tots.com/composting-for-kids/
https://www.gardeningknowhow.com/special/children/composting-ideas-for-kids.htm
climatekids.nasa.gov
Green Exercise, Health and Well-Being By Ana Loureiro
The benefits of green exercise for children :Carly Wood, Rachel Bragg and Jules Pretty
The influence of indirect nature experience on human system
Jin Young Jeon, Poung Sik Yeon & Won Sop Shin
How Nature Can Make You Kinder, Happier, and More Creative By Jill Suttie |
کتاب «نیمه شب دریاچه» قصهای دربارهی پدربزرگی مهربان است که در گروه حفاظت از محیط زیست جزیره قشم مشغول به کار است و نوهاش برای دیدن او به جزیره قشم رفته. داستانی در مورد نجات جان یک بچه خرس و مشقتهایی که این تصمیم به همراه دارد.
عباس عبدی (زاده ۱۳۳۱، درگذشته ۱ آذر ۱۳۹۷) نویسنده ایرانی بود. از او مجموعه داستانهای کوتاه با نام «قلعه پرتغالی» توسط نشر چشمه منتشر شده است. داستانهای این کتاب عموماً در جزایر جنوبی ایران و از زبان مردی که دور از خانوادهاش در آنجا کار میکند، روایت میشوند.
از عباس عبدی همچنین چند داستان در ماهنامه هفت، عصر پنجشنبه، زندهرود و… منتشر شده است. در سال ۱۳۸۸ دومین مجموعه داستان وی مشتمل بر ۱۴ اثر، با نام «دریا خواهر است» نیز توسط نشر چشمه انتشار یافت. در زمستان ۱۳۸۹ از مجموعه رمان نوجوان امروز توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رمان شناگر و همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب در اردیبهشت ۱۳۹۰ نیز سومین مجموعه داستان وی مشتمل بر ۱۳ اثر با نام «باید تو را پیدا کنم» توسط نشر چشمه منتشر شد.
برای داشتن یک کتابخانهی غنی و کاربردی، کتابها باید با توجه به گروه سنی و همچنین نیازهای مخاطبان کتابخانه تهیه شوند، کتابهایی با تنوع موضوعی گسترده که نیازهای کودکان و نوجوانان را در تمام زمینهها در نظر گرفته باشند.
کتابها باید با هدف رشد کودکان و نوجوانان در زمینههای مختلف مانند رشد مهارتهای زبانی، مهارتهای اجتماعی، مهارتهای زندگی، حفظ محیط زیست و… انتخاب شوند تا بتوانیم نسلی آگاه و توانمند را تربیت کنیم.
تجهیز کتابخانههای کودک و نوجوان از کارها و وظایف اصلی کتاب هدهد است. کتاب هدهد آماده است که کتابخانههای عمومی، آموزشگاهی، روستایی، کلاسی، نوزاد و خردسال و هر نوع کتابخانه کودک و نوجوان را با کتابهای مناسب و باکیفیت موجود در کتاب هدهد، تجهیز کند.
برای تجهیز کتابخانههای کودک و نوجوان، کتاب هدهد در تعامل با آموزگاران و کتابداران، با در نظر گرفتن گروه سنی مخاطبان کتابخانه ، نیازسنجیهای ویژه و نیز با توجه به بودجهی کتابخانه، لیستی از کتابهای مناسب و باکیفیت را ارائه میدهد.
در هر کتابخانه، چه کوچک و چه بزرگ و با هر شمار کتاب، یافتن کتاب کار سادهای نیست، به ویژه آنکه کتابهای یک کتابخانه همواره رو به افزایش است. برای دسترسی آسان به کتاب مورد درخواست باید نظمی را در چیدمان کتابهای کتابخانه بوجود آورد، این نظم همان «فهرستنویسی» است. فهرستنویسی یک کار زمانبر و تخصصی است.
کتاب هدهد به کمک کارشناسان کتابداری خود به شما در برقراری این نظم بر اساس استانداردهای کتابداری یاری میرساند.
در صورت درخواست مشتری، کتاب هدهد میتواند خدمات زیر را به کتابخانهها ارائه دهد. این خدمات طبق توافق دو سویه و بر پایهی قراردادهای جداگانه و روشن انجام میگیرد.