داستان کتاب «بابابزرگ سبز من» از زبان نوه بزرگش روایت میشود. پدربزرگ زمانی به دنیا آمده که هنوز تلویزیون و تلفن همراه وجود نداشته است. او در مزرعه بزرگ شده و آرزو داشته در دانشگاه رشته باغبانی بخواند. اما جنگ جهانی میشود و به جنگ میرود. پدربزرگ بعد از جنگ در یک رستوران با همسر آیندهاش آشنا میشود. آنها بچهدار میشوند و بعد نوهها به دنیا میآیند و دور و برشان شلوغ میشود. حالا پدربزرگ پیر است و گاهی چیزهایی را فراموش میکند، به جز خاطرات باغبانیاش.
«بابابزرگ سبز من» یک کتاب تصویری است. تصاویر کتاب از هنر باغبانی پدربزرگ و شکلهایی که از بوتهها و درختچهها میسازد هم روایت مورد نظر متن کتاب را تکمیل و هم دنیایی جادویی و عجیب را برای خواننده ترسیم میکنند. «لین اسمیت» در این کتاب بالا رفتن سن، خاطرات و پیوستگی تاریخچه خانوادگی و عشق را به هم پیوند میزند.
کتاب «بابابزرگ سبز من» اولین کتاب از مجموعهی کتاب «خانوادهی من» است. این کتاب برندهی دیپلم افتخار «جایزهی کلدکات» بوده است.
این کتاب برای بهبود رابطه نوهها و پدربزرگها و مادربزرگها و خانوادههایی که پدر بزرگ یا مادربزرگ در آستانه از دست دادن حافظه خود هستند، مناسب به نظر میرسد.
«من و بابا بزرگم» از مجموعه کتابهای دالی بازی است. متن به صورت شعر است. ویژگی این کتاب داشتن صفحات متحرک است که در هر صفحه پاسخ سوالی که به صورت شعر از کودک پرسیده میشود پشت صفحه متحرک دیده میشود.
در این جلد از مجموعه به رابطه عاطفی بین نینی و پدربزرگاش اشاره میکند همچنین به کارهایی که آن دو باهم انجام میدهند مانند غذا درست کردن. آشنایی با مفهوم پیدا و پنهان از کاربردهای اصلی این مجموعه است و برای کودکان زیر ۳ سال جذابیت زیادی دارد. تعجب وشگفتی نوزادان از دیدن دوبارهی چیزهایی که ناپدید میشوند، بسیار زیاد است و لذت میبرند. ثابت شده است که دالی بازی میتواند در سالهای اولیه زندگی کودک در رشد شناختی او بسیار مفید باشد.
از دیگر کتابهای این مجموعه «این سرو دست و پاشه ناف نینی کجاشه؟»، «نینی قام قام»، «دالی نینی دیدمت»، «خاله نگو قند و عسل»، «نینی عاشق تابستونه»، «نی نی عاشق پاییزه»، «نی نی چه احساسی داره»، «من و بابایی»، «نخود نخود هر که رود خانه خود»، «اون چیه پشت برگا؟»، «نینی عاشق بهاره»، «نینی عاشق زمستونه»، «نینی چند تا حشره»، «تنها شده نینی ما» است.
کتاب «امان از کلاس های فوق برنامه» دربارهی گرفتار شدن بیش از حد در کلاسها و فعالیتهای فوق برنامه و در نهایت اضطراب و کلافگی است. راستش اخیرا داداش خرسی و خواهر خرسک به کلاسهای فوق برنامه زیادی میروند؛ از سوارکاری و شنا گرفته تا ژیمناستیک و کاراته و نقاشی و دوچرخه سواری و… . کلاسها آنقدر زیاد است که آنها حتی روز جمعه هم وقت خالی ندارند. مامان آنقدر سرش شلوغ است که نمیتواند یک تلفن را درست جواب بدهد و بابا خرسه نمیداند اول داداش خرسی را به کلاسهایش برساند یا خواهر خرسی. داداش خرسی دیگر کارش به جایی رسیده که کابوس میبیند توی گردباد گیر افتاده. فشار کارها آنقدر زیاد و کلافهکننده است که بالاخره بغض مامان میترکد و میزند زیر گریه… حالا باید چه کار کنند؟ آیا خانوادهی خرسها از این وضعیت خلاص میشوند؟
کتاب «امان از کلاس های فوق برنامه» یک جلد از مجموعهی محبوب و مشهور «خانوادهی خرسی» است. انتشارات نردبان تاکنون کتابهای زیادی از این مجموعه را چاپ کرده است:
کتاب «غیبت از مدرسه» دربارهی پذیرش و جبران اشتباه است. اگر اشتباهمان را قبول نکنیم و در پی جبرانش برنیاییم و جلو و جلوتر برویم، آنوقت جبرانش هم سخت و سختتر میشود.
ماجرای کتاب از جایی شروع میشود که خرسی سرما خورده و باید چند روزی در خانه بماند و استراحت کند. با خودش فکر میکند حالا که در خانه مانده باید حسابی خوش بگذراند؛ بنابراین کاری به کار درس و مدرسه و تکلیفها ندارد. وقتی به مدرسه میرود، متوجه میشود که به جایش کسی دیگر در تیم فوتبال مدرسه بازی میکند و از این بابت حسابی دلخور میشود. معلم هم از درسهای جدید که تکالیفش را برای خرسی فرستاده بود، امتحان میگیرد. خرسی تمرکز کافی ندارد و نمرهی خوبی نمیگیرد. روز بعد حوصله ندارد و به مدرسه نمیرود و فریاد میکشد: «لعنت بر مدرسه!» برگهی امتحانش هم موشکی میکند و به هوا میفرستد و موشک درست میرسد به دست بابابزرگ…
کتاب «غیبت از مدرسه» یک جلد از مجموعهی محبوب و مشهور «خانوادهی خرسی» است. انتشارات نردبان تاکنون کتابهای زیادی از این مجموعه را چاپ کرده است: